8 روز مونده به در آغوش کشیدنت عزیز دلم
خاطرات مامان و بابا از دومین سونوگرافی
خاطرات مامان و بابا از اولین سونو
یه روزی که واقعا ختم به خیر شد
سیسمونی پرهام کوچولو
یه روز پر استرس برای بابا و مامان
68 روز مانده به, به دنیا اومدنت پرهام گلم
پرهامی خودمون با هر تکونی که توی شکم من می خوره قند رو تو دل من و باباش آب آب می کنه و آرزو می کنیم تا هرچه زودتر این 68 روز بگذره و ما بتونیم پرهام کوچولومونو در آغوش بکشیم من دیشب یعنی 5 شنبه مورخ 26 خرداد ماه 1390 خواب دیدم که دارم جای پرهام گلمو عوض می کنم اینقدر قند تو دلم آب شده بود که نگو پرهام مامان امیدوارم به همین ذوقی که من و بابات می کنیم و تمام فکر و ذهنمونو اشغال کردی خوب رشد کنی و سرموقع به دنیا بیای. ...
نویسنده :
مامان و بابا
7:22